داستان ارباب خشن

سلام به شما عزیزان الناز هستم و 26 سالمه قدم هم 170 هستش و 56 کیلو وزنمه.

همیشه تناسب اندام خوبی دارم چون همیشه ورزش میکنم.

همیشه دوست تجربه های جدیدی کسب کنم دوست داشتم دستور بدم همیشه آدم عصبانی بودم و از خشن بودن احساس غرور و سرفرازی میکردم.

از اونجا که ما خانواده پولداری بودیم هر چیزی که میخواستمو راحت بدست میاوردم مهم نبود چی بود.

تا اینکه تصمیم گرفتم با یکی از دوستام مشورت کنم و به قوا خودشون یه فانتزی جدیدیو تجربه کنم.

اول بهم گفت اگه بهت بگم ممکنه معتاد این کار باشی ولی هزینه هم داره.

گفتم بگو آبجی هر چی که هست من قبول میکنم قول میدم به این کار اعتیاد پیدا نکنم.

بلاخره بعد از کلی چکو چونه تصمیم گرفت بهم بگه ولی بازم هم منو میخواست بپیچونه.

میگفت اگه بعد مشکلی پیش بیاد ازم ناراحت میشی و من دوست ندارم بهترین دوستم باهام رابطش خراب بشه.

گفتم آبجی گلم هرچی بگی به گردن خودم من اصلا از دستت نه ناراحت میشم نه به قول خودت اعتیاد پیدا میکنم.

مگه اینکه بگی فلان ماده مخدر رو استفاده کن.

گفت نه بابا مواد مخدر چیه عزیزم

بلاخره بهم گفت تو کلاسای یوگا شرکت کن من بهت بهترینشو میگم کجاست و بری ثبت ناک کنی و همینطور هم شد من استاد یوگا شدم با چند سال تلاش و تجربه.

و من مثه قدیم دیه ادم خشنی نیستم همیشه به ظاهر و پول اهمیت نمیدم.

دیگه مثه قدیم به مامان و بابام بی احترامی نمیکنم همیشه آدم ریلکسی هستم. و بخوام با کسی صحبت کنم به آرامی و مهربانی حرف میزنم.

ممنون دوستان که باهام همراه بودین این داستانو گفتم که همیشه سعی کنید از تجربه ی دیگران استفاده کنید بلاخره مشورت با اهلش خیلی خوبه.

اگه شما هم تجربه ای دارید برای بهتر زندگی کردن حتما باهامون در میون بزارین و تو نظرات بگین که بقیه دوستان هم ببینند و استفاده کنند.

 

داستان سکسی ارباب خشن داستان سکس ارباب و برده واقعی ایرانی ارباب و برده خشن با شکنجه واقعی داستان حشری شهوانی ارباب و برده زن میسترس زن ارباب و مرده برده و زن برده و مرد ارباب داستان سکسی جدید

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *