داستان دختر خاله مهتاب تو اتوبوس

بازم سلام به شما عزیزان خوبتر از جان ابی هستم و 24 سالمه ماجرایی که میخوام براتون بگم مربوط به همین دو هفته ی قبل هستش که رفته بودیم عروسی منتها برای برگشتن منو دختر خاله مهتاب چون جا نبود مجبوریم با هم برگردیم

خوب بزارین از اول بگم براتون 24 سالمه دانشجوی رشته ی مدیریت بازرگانی هستم توی دانشگاه شهید بهشتی ادامه خواندن “داستان دختر خاله مهتاب تو اتوبوس”

داستان من و دختر خاله الهه

سلام به شما دوستان عزیز.رضا هستم 24 سالمه قدم 187 و وزنم 90 کیلو و هیکل کاملا ورزشکاری دارم.

دختر خالم الهه هم 22 ساله قدش 178 اونم 70 کیلو هستش.

داستان مربوط به دو هفته قبل میشه که برای عید رفته بودیم خونه خالم.

از اونجایی که من و دختر خاله الهه بچگی با هم بزرگ شده بودیم رابطمون خیلی گرم و نزدیک بود… ادامه خواندن “داستان من و دختر خاله الهه”