داستان من با دختر دوجنسه


سلام خدمت شما بازدید کنندگان عزیز که یه روز تو خونه نشسته بودم و تو یکی از گروه های تلگرام رفیقم منو اد کرد

و کم‌کم فعالیت گروه تلگرام بیشترشان نقص و یکی از گروه تلگرامی که یکی از دخترای اونجا نظر من را خودش کرد دختر خیلی خوبی بود تا کسی با من بحث می‌شد و از دو گروه و شوخی می‌کرد و خلاصه رابطه مون خیلی روز به روز نزدیک‌تر میشد همیشه در ارتباط بودیم البته توپ توپی با هم در ارتباط می دهیم کم‌کم را حتما تو گیری بیشتر و بیشتر میشه دیگه تو چت فعالیتی نداشتیم تو چت گروه فعالیت من تو چته خودمون تو پیری هم دیگه بود تا اینکه یه روز آن تصمیم گرفتیم با هم بریم بیرون بالین خود چیکار کنیم من توی شهری بودم اونم توی شهر به قلم نیست قلب من اونجاست کیلومتر فاصله من تصمیم گرفتم خودم حرکت کنم فردا حرکت کنم بالاخره روز موعود رسید صبح زود داشتم خودم آماده می کردم که بد مصر قرار برای اولین قرار با یه دختری که تازه باهاش از طریق یکی از گروه های تلگرامی آشنا شده بودم
ماشینا بابام برداشتم و حرکت کردم رفتم دربند نیم ساعت تو راه بودم و بالاخره رسیدم رسیدم اونجا زنگ زدم به دختری که دنبالش بودم بعد اسمش ترانه بودم اون هم دو سال از من کوچیکتره دختر خیلی خیلی زیبایی بود رفتم پیشش و گفت عزیزم بیا پارک سرانجام از طریق لوکیشن که برام فرستاده بود رفتم اونجا
گشتمو گشتم ندیدم ترانه رو دیدم بعد از چند دقیقه که
چند دقیقه که دنبالش می گشتم دیدم یکی داره از پشت سر منو صدا میزنه
صورتم برگرداندن گفت وای تو عزیزم من ترانه بهتراست ترانه توی کردم تو بودن کار پسرونه است ولی دختر بود
جدی نگرفتند تا این که نشسته بودم وسط صحبت بودم که گفتم با خانواده خدمت برسیم و این حرفا ازدواج که گفتم عزیزم با یه چیزی قبل از اینکه به همچین حرفی دنیا بهت بگم گفتم چی شده گفتم اگه بهت بگم ممکنه ناراحت میشی و برمیگردی و حتی پشت سرتم نگاه نکنی و گفتم چی شده زندگیتو اعتیاد گفت من خودم گفتم گفت شما مشکل از من نیست خدادادی یه مشکل خدادادی در موقع مشکل نیست که مردم به چشم مشکل می بینم گفتم یعنی چی شده گفت نفس عمیق بکش نفس میکشیدم که همه چیز بهم گفت وای
احساس کردم دارم میمیرم نفس نفس زنان شنیده بودم سعی کردم خودمو کنترل کردم که بهش گفتم عزیزم مشکلی نیست ولی اون به گفته بود من دو جنسه هستم و ترنس هستم و تقریباً هم پسر
۹۰ درصد به سرم اخلاقم کاملا دخترونه ارتش و آلت تناسلی پسر نه گفتم عزیزم الان علم پیشرفت کرده راحت میشه تغییر جنسیت داد و با هم ازدواج کنیم اصلا نگران نباش هم این کار را هم نکنید فقط تو هم انسانی حتی میتونی زن هم بگیریم حتی میتونی شوهرم میگیری انتقال دست خودت اگه میخوای زن بگیری دیگه نیازی به عمل نیست نهایت
اگه میخوای با یک پسر ازدواج ابوالحسن عمل تغییر جنسیت را انجام بدهیم و این حرف زدم
نگران نباش خدا بزرگه من تورو واسه خودت می خوام
کوچه مشکی خدادادی داری خلاصه نگفتم خیلی خوشحال شدم من هم رفتم خلاصه بهش گفتم من میرم فکر می کنم ببینم میتونم بازم بهت
بهت با این وجود نداشته باشم خلاصه رفتیم و چند سالی گذشت و
ازدواج کردیم بعد از چند سال البته قبلش هم عملکرد و مد خواستگاری به خانوادم نگفتیم که چه مشکلات قبلاً داشته خلاصه این مشکل را هم حل کرده و عمل با هم ازدواج کرده الان ۳ ساله نیجریه در همسایگی دختر دو ساله هستی نشد تا این داستان رو خوردی اگه شما هم همچین دخترایی که همه پسر حسن دختری که بهشون میگم ترنس و یا دو جنس حواستون به شدت باشیم و با کوچکترین حرفی تنهایی قلبشون میشه و خیلی ناراحت میشه منم دیگه تا آخر داستان من حمله کرد که دوست داشتی بازم از این داستان را دارند و بخش نظرات بهم بگین