سلام به شما عزیزان من میترا هستم و 3 سالیه که با شوهرم متین ازدواج کردم بزارین از متین بگم 34 سالشه و پرستاره و اکثر اوقات خونه نیست و سر کاره مصخصوصا الان که موقع شروع شدت کرونا هستش.

خودمم هم 30 سالمه و خونه دار هستم البته تحصیلات دارم.

منتها به خاطر انجام کارای خونه و از اونور هم به خاطر آینده بچهام می خوام اونارو با تمام و کمال تربیت کنم.

ماجرا از اونجا شروع شد که برای تعطیلات شوهرم متین گفت هفته بعد میریم پیش دوستش امید.

گفتم امید رو شنیدم اسمشو زیاد ازت خیلی ازش تعریف میکنی و از نزدیک ندیدیمش.

من هم منتظر بودم که ببینم از نزدیک این اقا امید کیه که شوهرم خیلی ازش تعریف میکنه.

و بلاخره هم روز موعود رسید.

و قرار بود امروز صبح ساعت 9 حرکت کنیم بریم به سمت بروجرد.

خونه ما هم تو کرج بود.

ساعت هشت بود داشتیم خودمونو اماده میکردیم شوهرم متین هم رفته بود هم ماشینو ببره کارواش هم بزنین بزنه.

بلاخره اماده شدیم و حرکت کردیم رفتیم سمت بروجرد.

چند ساعتی تو راه بودیم و بلاخره رسیدیم بروجرد همسرم متین هم تماس گرفت با دوستم متین.

بزارین از متین بکم اون هم 37 سالشه و ده سالی میشه با پریا ازدواج کرده جفتشون تو یه شرکت خصوصی کار میکنن و اونجا همدیگه رو پیدا کردن و از هم خوششون اومد و ازدواح کردن.

رسیدیم بروجرد آدرسو هر طور شد پیدا کردیم زنگ آیفون رو میخواستیم بزنیم که دیدم یه زن واقعا زیبایی اومد پایین که دیدم با ما داره احوال پرسی گرمی میکنه که ددیم زن متینه واقعا ماه بود.

بعد از کلی احوال پرسی تعارف کرد که بیاییم خونشون.

داشتم میمردم از فضولی این دوست شوهرم متینو ببینم.

وقتی رفتیم بالا انگار ثانیه ها به کندی میگذشتن خیلی استرس داشتم و از اونورم داشتم میمردم از فضولی که هر چه زودتر ببینم اقا متینو.

رفتیم بالا وارد خونشون شدیم دیدم اقا متین اومد باورتون نمیشد بچها وقتی دیدمش کاملا هنگ کردم بله متین یکی از استادای دوران دانشگاهم بود وقتی همدیگه رو دیدیم هنگ کردیم.

اون یکی از بهترین استادای ما بود همیشه بهمون علاوه بر درس کتابی درس زندگی میداد.

باورم نمیشد.

البته اون هم به عنوان یک استاد خیلی بهم ارادت داشت همیشه تو درسش شاگرد اول کلاس بودم.

مرسی دوستان از اینکه با ماه مراه بودین این داستانو گفتم که گاهی وقتا سرنوشت یه چیزایی براتون به وجود میاره حتی خودتون هم نمیتونین باور کنین.مرسی نظر یادتون نره

 

داستان سکسی حامله شدنم از دوست شوهرم سکس و خیانت من با متین دوست همسرم داستان سکسی کوس و کون دادن من به دوست شوهرم داستان حامله کردن زن متاهل داستان حامله شدنم توسط مرد غریبه جز شوهرم