داستان من و زن همکارم

سلام به شما عزیزان دلم من حسین هستم و 34 سالمه قدم هم 184 هستش وزنم هم 75 کیلو هستش و اندامم ورزشکاریه و همیشه ورزش میکنم.

ماجرا از اونجا شروع شد که همکارم بهم زنگ زد و گفت عزیزم یه مدت شما و خانموتون بیایین خونمون که من خونه نیستم یا اینکه خانومم این یک هفته ای که نیستم بیاد خونه ی شما. ادامه خواندن “داستان من و زن همکارم”

داستان من و خواهرم نیلوفر

متین هستم و 20 سالمه داستانی که میخوام براتون تعریف کنم عین واقعیته.

اول از خودم بگم قدم 179 هستش و دانشجو هستم زنگ پوستمم سفیده.

ما یک خانواده چهار نفری هستیم من پدرو و مادرم و همچنین خواهر گلم نیلوفر که اون دو سال از من کوچیکتره و 18 سالشه.

ماجرا از اونجا شروع شد یه روز که مشغول دس خوندن بودم خواهر که البته پشت کنکوری هستش واس دروس زبان انگلیسی ازم کمک خواست. ادامه خواندن “داستان من و خواهرم نیلوفر”

داستان من و شوهر خواهرم

مهناز هستم و 25 سالمه قدم هم 65 کیلو هستش بدنم کاملا ورزشکاری رنگ پوستمم سفیده موهامم نیمه بور هستش.

ماجرا از اونجا شروع شد که تصمیم گرفتم برای تعطیلات تابستونی یک ماه برم خونه ی خواهرم که تو مشهد زندگی میکرد.. ادامه خواندن “داستان من و شوهر خواهرم”