داستان من و دکتر دندان پزشک

سلام به شما عزیزانم من پروین هستم و 27 سالمه.قدم هم 170 هستش و وزنم هم 60 کیلو هستشو

من و خواهرم با برادرم علی به همراه پدرو و مادرمون یک خانواده پنج نفره هستیم و من فرزند اول خانواده هستم.

هنوز ازدواج نکردم ولی دو ماهی میشه با اقا سعید که دکتر دندان پزشک هستش اشنا شدم.

ماجرای آشنا شدنمون خیلی خیلی باور نکردنی و جالب هستش و چه کارایی که تو اولین ملاقاتمون انجام که ندادیم. ادامه خواندن “داستان من و دکتر دندان پزشک”

داستان من و پسر همسایه

دسلام الناز هستم داستانی که میگم براتون مال هفته قبله اول از خودم بگم 18 سالمه دبیرستان درس میخونم

پسر همسایمون هم اسمش علی هستش اونم 21 سالشه و دانشگاه درس میخوانه. قدش هم حدودا 180 میشه و بدنش کاملا سیکس پک دار و ورزشکاری هستش طوری که هر دختریو جذب اندامش میکنه نه تنها اندامش بلکه خیلی هم خوشتیپ هم هستش چشماش هم سبزرنگه و چال گونه هم داره. ادامه خواندن “داستان من و پسر همسایه”

داستان حیوانات سگ

سلام خدمت شما عزیزان این داستان واقعی هستش که شاید باورش سخت باشه ولی حقیقت داره.

الناز هستم که دانشجوی پزشکی هستم و تو تهران درس میخونم .

از اونجایی که خوابگا ظرفیتش تکمیل شده بود مجبورم بودم تو اطراف تهران یک خونه اجازه کنم از اونجایی که تنها بودم دوست داشتم یک حیوان خونگی هم داشته باشم. ادامه خواندن “داستان حیوانات سگ”