سلام به شما عزیزان من پیمان هستم داستانی که میخوام براتون بگم عین واقعیت هستش و توش کوچیکترین حرف مفت و چرتو پرتی که بقیه تعریف می کنند ننوشتم.
قضاوت با شما اول از خودم بگم 29 سالمه سینگلم قدم 182 هستش.
ماجرا از اونجا شروع شد که یک خانواده افغان یعنی یک زوج و زن و شوهر افغانی همسایه رو به روی ما شدند .
و به آپارتمانی که ما زندگی میکردیم نقل مکان داشتن میکردن.
من هم که میخواستم به بهونه ای خودمو بهشون نزدیک کنم شروع کردم به کمک کردن تو اسباب کشی
که دیدم خانوش هم خیلی خوشحال شد و کلی تشکر میکرد ازم.
ولی برعکس شوهرش خیلی اسرار میکرد که نیازی به زحمت نیست و خودتونو اذیت نکنین ولی خوب من چون چراغ سبز زنشو داشتم که اون راضی به کمک بود من هم به روی خودم نیاوردم و کمک میکردم.
تا اینکه تقریبا کل اسباب کشی داشت تموم میشد که دیدم زنش یه مقدار پول داد به شوهرش که بده به من شوهرشم آورد بده به من که خندیدمو گفتم فکر کردین من با چشم داشت کمک کردن به هیچ وجه اصلا من یه غریبه رو هم ببینم کمکش میکنم چه برسه به شماها که حق همسایگی هم به گردنمون دارین و از الان همسایمشون شدین.
خیلی تعارف کردیم اخر قبول نکردم و گفتن حداقل بیا با ما شام هم سفره بشین.
و منم که از خدام بود.خیلی استرس داشتم باورم نمیشد کاری که میخواستم انجام بدم رو کاملا با موفقیت انجام دادم البته تا الانش.
خیلی خوشحال بودم داشتم بال در میاوردم بعد دیدم منو تعارف کردن که بیام خونه و اومدم رفتیم خونه اونجا هم تو چیدمان وسایل خونه کمکشون میکردم تا اینکه شام هم کامل آماده بشه.
من و شوهرش کاملا اتاق ها رو یکی به یکی چیدمان های اصلی رو انجام دادیم و تموم کردیم که همون دقایق زن افغانی صدامون کرد و گفت بیایین شما پسرا.
کلا نسبت به اول خیلی باهام راحت بودن و با هم کلی شوخی و خنده میداشتیم رابطمون خیلی نزدیک تر شده بود و همیشه خاناوده هامون با هم در ارتباط بودن و از حال هم خبر داشتن.
طوری به هم اطمینان داشتیم که اگه کسی از دو خانواده میرفت سفر کلیدو میداد به اون دیگه خانواده.
مرسی دوستان که باهام همراه بودین و داستانمو خوندین این داستانو گفتم قدر همسایه های خوبتونو بدونین.
همیشه با هم در ارتباط باشین اگه یه همسایه ای دستش تنگه نیاز مالی داره تا جایی که امکان داره کمش کنین.البته هم اینو هم در نظر بگیرین با همسایه ها و دوستای بد معاشرت نکنین در حد احوالپرسی چرا.مرسی ازتون نظر یادتون نره
داستان کوس دادن زن افغانی همسایه به من سکس با زن خوشگل افغانی کوس و کون دادن زن افغان گاییدن دختر افغان شوهر دار سکس با زن متاهل داستان سکس با زن حشری خوشگل شهوتی باحال افغانی که همسایه بود ساک زدن و کس دادن زن افغان