کامران هستم و 28 سالمه داستانی که میخوام براتون تعریف کنم برا یک ماه قبل هستش بزا اول از خودم بگم.
کامرانم تبریز زندگی میکنیم و بیستو هشت سالمه قدم هم 185 هستش و تو یک خانواده چهار نفری زندگی میکنیم.
من و خواهرم لیلا به همراه پدر و مادرمون.
ماجرا از اونجا شروع شد که یه روز از دانشگاه اومده بودم خونه.
ساعت تقریبا چهار بود بابا و مامانم رفته بودن مسافرت خونه خاله مریم که اونا تو مشهد زندگی میکنن. ادامه خواندن “داستان خواهر و برادر ایرانی واقعی”