داستان من و زن عمو

فرزادم و 23 سالمه تو اهواز زندگی میکنیم قدم هم 180 میشه حدودا.

یه روز تصمیم گرفتم واس چند روزی هوایی عوض کنم برم شیراز خونه ی عموم و زن عموم اینا.

تابستون سال پیش بود اوایل تیر بود و تازه تعطیلات تابستونی شروع شده بود.

و منم تازه امتحانات دانشگاهیم تموم شده بود. ادامه خواندن “داستان من و زن عمو”

داستان ارباب خشن

سلام به شما عزیزان الناز هستم و 26 سالمه قدم هم 170 هستش و 56 کیلو وزنمه.

همیشه تناسب اندام خوبی دارم چون همیشه ورزش میکنم.

همیشه دوست تجربه های جدیدی کسب کنم دوست داشتم دستور بدم همیشه آدم عصبانی بودم و از خشن بودن احساس غرور و سرفرازی میکردم. ادامه خواندن “داستان ارباب خشن”