فرزاد هستم و 35 سالمه داستانی که میخوام براتون تعریف کنم چیزی که فقط با چشمای خودم دیدم رو براتون میخوام تعریف کنم نه بیشتر و نه کمتر
ماجرا از اونجا شروع شد که یه روز خسته از سرکار اومده بودم.
خیلی عجیب بود احساس کردم از اتاق پذیرایی یه صداهایی میاد.
خوب برگردیم به قبل ماجرا اول از خودم بگم فرزادو و سی و پنج سالمه تو اداره پست کار میکنم. ادامه خواندن “داستان زنم و مرد همسایه”