داستان من و خواهرم نیلوفر

متین هستم و 20 سالمه داستانی که میخوام براتون تعریف کنم عین واقعیته.

اول از خودم بگم قدم 179 هستش و دانشجو هستم زنگ پوستمم سفیده.

ما یک خانواده چهار نفری هستیم من پدرو و مادرم و همچنین خواهر گلم نیلوفر که اون دو سال از من کوچیکتره و 18 سالشه.

ماجرا از اونجا شروع شد یه روز که مشغول دس خوندن بودم خواهر که البته پشت کنکوری هستش واس دروس زبان انگلیسی ازم کمک خواست.

چون زبان من همیشه خوب بوده. و همیشه جز بالاترین نمرات بودم تو کلاس و مدرسه.

علتش هم بسشتر دیدن فیلم های زیرنویس دار و دیدن یه سری اموزش های اینترنتی هستش.

منم گفتم به خواهرم باشه چشم درسای خودمو تموم کنم میام.

من که از خدام بود چون عاشق زبان انگلیسی بودم.

گفتم حالا ببینم چی میشه اگه دلم خواست خوشم اومد بعد تموم شدن درسام کمکت میکنم.

اینو که گفتم شروع کرد منتمو کشیدن گفت داداشی هر کاری برات میکنم تو فقط بهم یاد بده.

گفتم هر کاری؟ گفت اره داداشی

گفتم باشه الان میام یادت میدم.

بهش گفتم آبجی خودت گفتی هر کاری بود که گفتم چه کاری برام انجام بدی ناراحت نشی و نری به بقیه بگی اصلا طوری وانمود کن من چیزی نگفتم و تو هم چیزی ندیدی.

خواهرم گفت میدونم میخوای چیکار کنی حتما میخوای کتکم بزنی جز تنبیه بدینی هر کاری میکنم.

البته خودتون میدونین تنبیه بدنی اخه چرا مگه وحشیم یه کاری که هردومون سود ببریم.

رفتم قشنگ باهاش کار کردم سه چار ساعتی وقت برد خیلی بتر شد زبانش نسبت به اول خیلی پیشرفت کرد.

بعد گفتم آبجی حالا نوبته توعه که به قولت وفا کنی.

گفت باشه داداشی بگو ببینم چیکار برات انجام بدم.

گفتم بهت میگم ولی ناراحت نشی در اصل چیز ناراحت کننده ای نیتس ولی بستگی به دید خودت داره.

اونم هی قول میداد منم هی قول میگرفتم ازش که به کسی چیزی نگه اگه خوشش نیومد.

اخر بهش گفتم خواهرم کلا هنگ کرد فقط ماتو مبهوت بهم نگاه میکرد که گفت حیف که قول دادم مجبورم برات انجام بدم.

اگه گفتین چی گفتم بهش بله به آبجیم گفتم هفته بعد که تولدمه یه کیک یک تومنی برام بخره البته اون اینقدر داشت پول بده برا یه کیک.

و همینطور هم شد خواهرم قبول کرد البته من خواستم تستش کنم تا چه حد برادرشو دوست داره که دیدم تا این حدم راضیه بهم گمک کنه که گفتم شوخی کردم آبجی این وظیفه منه کمکت کنم مگه من معلم خصوصیم.که ازت پول بگیرم نا سلامتی خانواده ایم.

به قول خارجکیا فمیلی فور فمیلی انی تایم.

مرسی که با ما همراه بودین این داستانو گفتم که هیچ وقت تو کارای فنی از خانواده خصوصا خواهراتون پول نگیرین.و همیشه هوای خانوادتون رو داشته باشین چون بزرگترین حامی هر فرد خانوادشه دسته شاید تو یه سری مساعل اتفاق نظر نداشته باشین ولی خانواده همیشه خوبی خودتونو میخوان حتی اگه دیدشون با هم فرق داشته باشه .مرسی نظر یادتون نره

 

داستان ساک زدن خواهر تو حموم وقتی که کسی خونه نبود سکس محارم ایرانی خواهر و برادر سکس حشری خانوادگی تو حموم ساک زدن خوردن کیر برادر توسط خواهر سکس حشری با خواهرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *