-
داستان زن عمو ملیحه
سلام به شما دوستان عزیز رضا هستم و ۲۵ سالمه داستانی که می خوام براتون تعریف کنم مربوط به دو هفته قبل هستش که رفته بودیم خونه زن عمو خلاصه قرار بود فردا حرکت کنیم به این سمت خونه عمو اینا باربند این سفر آماده کردم که آماده بشم فردا ساعت ۸ صبح حرکت کنم…