برچسب: داستان گاییدن خشن و زوری خدمتکار

  • داستان من و خدمتکار به بهونه خونه تکونی

    سلام ب همگی. حامد هستم با خانواده یه چندسالی میشه از تهران به کرج مهاجرت کردیم بابام یه خونه بزرگ توی سرسبز ترین جای کرج خرید واقعا هیجان زده بودم ولی مشکل این بود خونه نو اصلا تمیز نشده بود پر گرد غبار بود