داستان من و خدمتکار خونه

اینم از داستان کوس دادن خدمتکار شوهر دار و جنده ی خونه ی ما کوس تنگی‌داشت انگار باکره بود

میرزا هستم ۳۷ سالمه از اونجایی که من تاجر هستم یکم وضع مالیم خوبه و همیشه سعی میکنم هر لوارمی که تو خونه استفاده میکنیم از بهترین جنسش باشه و برای اینکه خانمم راحت باشه تو انجام کارای خونه براش خدمتکار خریدم و همیشه کار های خونه رو انجام میده از پختو پز تا تمیزکردن طوری که خانومم مثه یه ملکه فقط دستور میده هر چی بخواد براش محیا میکنه.

ادامه خواندن “داستان من و خدمتکار خونه”