سلام به شما عزیزان من علی هستم.
این داستان کلا مربوط به خودم نیست هر چی که دیدم رو کلمه به کلمه واستون تعریف میکنم.
نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.
بر عکس خیلی از داستان ها این داستان واقعیه.
ماجرا از اونجا شروع شد که تصممی گرفتیم بریم تبریز خونه ی عمو حمید. ادامه خواندن “داستان مادر من و عمو حمید”