-
داستان عشق شریف و میترا
شریف یک جوان مهربان و خوش قلب بود که در یک محلهی کوچک زندگی میکرد. او همیشه به همسایگانش کمک میکرد و در زمانهای سخت همواره حاضر بود تا به آنها اعتماد و امید بدهد. یکی از همسایگان شریف، دختری جوان به نام میترا بود. میترا، دختری زیبا و با اخلاق بود که از طریق…
-
داستان پسر همسایه
سلام به شما همه بچه های عزیز و همیشه در صحنه من سارا هستم ۲۱ سالمه قدم ۱۷۶ سانتی متر هستش تقریباً قد بلندم
-
داستان من و مرد چاق همسایه
سلام به همه ی شما عزیزان یلدا هستم و 23 سالمه. قدم هم حدودا 170 میشه و یک سالی میشه با شوهرم عرفان ازدواج کردم. ماجرا از اونجا شروع شد شوهرم واس اینکه کار جدید و با درامد بهتر پیدا کرده بود تصمیم گرفت یه جای بهتر خونه اجاره کنه و ما هم قرار بود…