-
داستان من و شوهر خواهرم
دریا هستم و 22 سالمه خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم واس همین یه ماه قبله که خواهرم و شوهر خواهرم اومده بودن خونه بلاخره دم عیدی بود و خونه تکونی هم دست کمک باید میداشتیم. یعنی سه چهار روز قبل از عید اومده بودن. البته اینو هم بگم شغل شوهر خواهرم ازاده واس…
-
داستان من و شوهر خواهرم
آیدا هستم و 18 سالمه داستانی که میخوام براتون بگم در مورد وقتی که هستش که رفته بودم خونه ی شوهر خواهرم عباس. اون موقع تازه پیش دانشگاهی رو تموم کرده بودم و واس تابستون حسابی بخونم واس کنکور..