درود به همگی شایان هستم ۲۷ سالمه قدم هم ۱۸۰ سانتیمتر است
داستان با زن دوستم وقتی شوهرش خونه نبود
باز هم سلام خدمت شما همراهان همیشگی من بهرام هستم و ۳۴ ساله هستم
داستان زن عمو ملیحه
سلام به شما دوستان عزیز
رضا هستم و ۲۵ سالمه داستانی که می خوام براتون تعریف کنم مربوط به دو هفته قبل هستش که رفته بودیم خونه زن عمو
خلاصه قرار بود فردا حرکت کنیم به این سمت خونه عمو اینا
باربند این سفر آماده کردم که آماده بشم فردا ساعت ۸ صبح حرکت کنم برین سمت مشهد خونه عمو اینا ادامه خواندن “داستان زن عمو ملیحه”
داستان من و زن شوهر دار
باز هم سلام به همه ی شما عزیزان و غریبان همیشه در صحنه امیدوارم حال دلتون خوب باشه.
پرهام هستم و 24 سالمه دانشجو هستم و ماجرایی که میخوام براتون تعریف کنم در مورد یکی از زن های همسایمون بود. ادامه خواندن “داستان من و زن شوهر دار”
داستان من و زن دوستم رضا تو هتل
امید هستم و 31 سالمه داستانی که میخوام براتون بگم مربوط به زمانی هستش رفته بودم شیراز خونه ی دوستم رضا.
اول از خودم بگم امیدم قدم 175 هستش وزنم هم 60 کیلویی میشه هیکل ریزی دارم ولی همیشه میرم باشگاه و به تناسب اندامم خیلی اهمیت میدم. ادامه خواندن “داستان من و زن دوستم رضا تو هتل”
داستان من و زنم با زن و شوهر همسایه
پیمان هستم و 31 سالمه داستانی که میخوام براتون بگم عین واقعیته.باور کردن و یا نکردنش با خودتون.
اول از خودم بگم پیمانم سی و یک سالمه قدم هم حداقل 180 هستش و وزنمم 70 کیلو بدنم تقریبا ورزشکاریه.
همسرم الناز هم سه سال از من کوچیکتره و 28 سالشه.
من و الناز چند ماهیه که با هم ازدواج کردیم.
البته ماجرا از اونحا شروع شد وقتی که یه خونه جدید اجاره کرده بودیم یکی از زوج های همسایمون که توی واحد رو به رویی ما زندگی میکردن. ادامه خواندن “داستان من و زنم با زن و شوهر همسایه”