مهراب هستم 29 سالمه قدم 179 هستش و وزنم هم 81 کیلو هستش
و زنم افسانه هم 23 سالشه قدش هم 168 هستش و دانشجو هستش.
داستان از اونجا شروع شد که یه روز خسته از سر کار اومدم خونه.
که دیدم افسانه خیلی ناراحته و بغض کرده هر چی هم بهش میگم چی شده هیچی نمیگه. ادامه خواندن “داستان واقعی خیانت زن به شوهر”