دسته: داستان سکسی لز

  • داستان آموزنده کبری و سکینه در روستای دور

    کبری و سکینه دو نفر از شهروندانی بودند که در یک روستای کوچک در کشوری دور افتاده زندگی می‌کردند. آن‌ها همسایه و دوست صمیمی یکدیگر بودند و همیشه در همه امور به یکدیگر کمک می‌کردند. یک روز، جمعیت روستا تصمیم گرفت که یک مسابقه برگزار کند. هدف از این مسابقه، پیدا کردن بهترین و خلاق‌ترین…

  • داستان میترا و بهاره

    در یک شهر کوچک و زیبا، دو دختر جوان به نام‌های میترا و بهاره زندگی می‌کردند. میترا و بهاره دوستان صمیمی بودند و همیشه با هم وقت می‌گذراندند. آنها در کنار هم، رویاهای بزرگی برای آینده خود داشتند و به دنبال موفقیت و خوشبختی در زندگی بودند. میترا دختری با هوش و استعداد بود. او…

  • داستان سفر به شمال

    سلام بچه ها من سارا هستم ۲۵ سالمه قدم ۱۷۰ سانتی متر است ۶۱ کیلوگرم وزنم