داستان من و دکتر

لاله هستم و بیستو هشت سالمه ماجرا از اونجا شروع شد که تصمیم گرفتم عمل زیبایی پروتز لب رو انجام بدم.

منتها مشکل اینجا بود دنبال دکتر زن بودم و چون خانومم دوست دارم توسط یه دکتر هم جنس عمل بشم.

ولی هر چی برسی کردم بهترین دکتر ها مرد بودن و دکتر های زن خوبی پیدا نمیشد. ادامه خواندن “داستان من و دکتر”

داستان من و دکتر دندان پزشک

سلام به شما عزیزانم من پروین هستم و 27 سالمه.قدم هم 170 هستش و وزنم هم 60 کیلو هستشو

من و خواهرم با برادرم علی به همراه پدرو و مادرمون یک خانواده پنج نفره هستیم و من فرزند اول خانواده هستم.

هنوز ازدواج نکردم ولی دو ماهی میشه با اقا سعید که دکتر دندان پزشک هستش اشنا شدم.

ماجرای آشنا شدنمون خیلی خیلی باور نکردنی و جالب هستش و چه کارایی که تو اولین ملاقاتمون انجام که ندادیم. ادامه خواندن “داستان من و دکتر دندان پزشک”

داستان من و دکتر مرد جراح زیبایی سینه

یاسمن هستم 25 سالمه خاطره ای که میخوام تو این داستان براتون تعریف کنم عین واقعیت هستش.

اینکه باورتون میشه یا نه به خودتون مربوط میشه.من نظری ندارم

اول از خودم بگم یاسمن هستم قدم 174 هستش و وزنم هم 60 کیلو هستش بدنم کاملا ورزشکاری هستش و همیشه به تناسب اندامم اهمین میدم.

خودم پرستار هستم.مشکل پزشکی داشته باشم کلی از پزشکای مطرح تو هر زمینه رو میشناسم و یه جورایی چون همکار هستیم همدیه رو میشناسیم.

چند سالی میشد که میخواستم عمل جراحی زیبایی سینه انجام بدم. ادامه خواندن “داستان من و دکتر مرد جراح زیبایی سینه”

داستان من و دكتر مرد زنان و زایمان

سلام دوستان الهه هستم 26 سالمه و 71 کیلو هستم داستانی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط به یک سال قبله اون موقغ که حامله بودم برای سلامت نوزاد که تو شکمم بود هر توصیه پزشکی که بود رو رعایت می کردم.

تا اینکه حالم یکم بد شد و تصمیم گرفتیم بریم دکتر زنان و زایمان هر چی گشتیم همه متخصصان مرد بودن یعنی یک دکتر زنان و زایمان تو شهرمون نبود. ادامه خواندن “داستان من و دكتر مرد زنان و زایمان”

داستان من و همکارم دکتر کمالی

سلام دوستان من بیتا هستم داستانی که براتون میگم واس ماه قبله.

من خودم پرستارم و تو بیمارستان کار میکنم اول از خودم بگم 29 سالمه قدم هم 176 هستش. 70 کیلو هستم و همیشه ورزش می کنم و تناسب اندام خوبی دارم.

قضیه از اونجا شروع شد که یک روز خسته بودم بعد از شیف رفته بودم خونه که یکی زنگ زد بهم شمارش ناشناس بود چند باری زنگ زد جواب ندادم تا اینکه دیدم یارو خیلی پیلست. ادامه خواندن “داستان من و همکارم دکتر کمالی”