سلام و عرض ادب خدمت شما دوستداران اهل دل
داستان خدمتکار زن خونه وقتی زنم نبود
مجتبی هستم و 34 سالمه قدم هم ۱۷۹ سانتی متر هستش قشنگ یادمه عید سال قبل بود رفته بودیم خونه جدید و نیاز خونه تکونی اساسی داشتیم
داستان من و خدمتکار به بهونه خونه تکونی
سلام ب همگی. حامد هستم با خانواده یه چندسالی میشه از تهران به کرج مهاجرت کردیم
بابام یه خونه بزرگ توی سرسبز ترین جای کرج خرید واقعا هیجان زده بودم
ولی مشکل این بود خونه نو اصلا تمیز نشده بود پر گرد غبار بود ادامه خواندن “داستان من و خدمتکار به بهونه خونه تکونی”
داستان زنم و خدمتکار مرد خونه
سلام به همه ی شما عزیزان بهرام هستم 37 سالمه قدم هم 178 هستش و همسرم هم یاسمن هم 32 سالشه و اونم قدش 168 هستش.
اول از خانوادمون بگم کلا یک دختر داریم و سه سالشه و پمج سالی میشه با هم ازدواج کردیم.
از اونجایی که من مدیر عامل یکی از شرکت های پخش مواد غذایی هستم خداروشکر درامد خوبی دارم. ادامه خواندن “داستان زنم و خدمتکار مرد خونه”
داستان من و خدمتکار خونه
اینم از داستان کوس دادن خدمتکار شوهر دار و جنده ی خونه ی ما کوس تنگیداشت انگار باکره بود
میرزا هستم ۳۷ سالمه از اونجایی که من تاجر هستم یکم وضع مالیم خوبه و همیشه سعی میکنم هر لوارمی که تو خونه استفاده میکنیم از بهترین جنسش باشه و برای اینکه خانمم راحت باشه تو انجام کارای خونه براش خدمتکار خریدم و همیشه کار های خونه رو انجام میده از پختو پز تا تمیزکردن طوری که خانومم مثه یه ملکه فقط دستور میده هر چی بخواد براش محیا میکنه.