من و زن عموم مهتاب وقتی عمو خونه نبود

من ۲۳ ساله هستم و قدی حدود ۱۷۸ سانتی‌متر دارم. زن عموم، مهتاب، ۲۵ ساله است و قدش تقریباً ۱۷۰ سانتی‌متر است.

یه روز گرم تابستان، عمو به خاطر کارش از خانه بیرون رفته بود و من به خانه آن‌ها رفته بودم. وقتی وارد شدم، مهتاب در حال آماده کردن ناهار بود. او همیشه با لبخند و انرژی مثبتش به من خوشامد می‌گفت. وقتی او را دیدم، احساس کردم که امروز روز خاصی خواهد بود.

ادامه خواندن “من و زن عموم مهتاب وقتی عمو خونه نبود”

من و معلم خصوصی وقتی کسی خونه نبود

یک روز بعدازظهر، وقتی که همه اعضای خانواده‌ام به دلایلی از خانه بیرون رفته بودند، من در خانه تنها بودم. به خاطر امتحانات نزدیک، تصمیم گرفتم که از معلم خصوصی‌ام، سارا، بخواهم که بیاید و به من در درس‌ها کمک کند. سارا معلمی جوان و باهوش بود که همیشه به من انگیزه می‌داد و روش تدریسش بسیار جذاب بود.