داستان مامانم وقتی همه رفته بودن عروسی

میلاد هستم و ۱۹ سالمه من و مامانم با هم زندگی می کنیم

یه خواهر بزرگتر دارم که چند سال میشه ازدواج کرده بابام هم وقتی که ما بچه بودیم از مامانم جدا شده و با یه زن دیگه ازدواج کرده یعنی عالم ما دوتا ما نداریم و یک پدر در صورتی که کل دارو نداره والدین تو واقعیت فقط مامانمون هستش که هم نقش مامان بازی میکنه هم نقش پدر و داره هم از طرفی جای داداش نداشتم که من باید جای بدی نداشته خواهرم هستش ماجرا از اینجا شروع شده بود وقتی که خواهرم ازدواج کرده بود احساس کردم مامانم رفتارهای خیلی عجیبی داره مونده بودم چی کار کنم اولین چشم پوشی میکردم میگفتم این رفتار عادیه بعد دیدم این رفتارا ادامه داره منو داره بیشتر موثر فکر میکنه چیکار کنم مامانم بهم نگاه های عجیبی داشت �ت اون نگاه نمی دونستم ولی می دونستم حتماً اتفاق افتاده که اینطور به مساله نگاه می‌کنم و وقتی که تازه از مدرسه مامانم نگاه میکنه میخنده عزیزی رفتی یه چیزی میگه با خودش منم مونده بودم چی کار کنم گفتم خدایا حتما یه صوتی چیزی دارم که اونم اینجوری بهم میخنده ولی خودمم هنوز نمیدونم خلاصه نیم ساعتی گذشت و خودم زده بودم دیدگاه های عجیب مامانم هنوز رو سقف خونه زدم به دریا رفتم پیش مامانم گفتم مامان جون چی شده اینجور به من نگاه می کنی از من اشتباهی سر داره خدایی ناکرده لطفاً بگو دارم میمیرم از حسودی گفت پسرم چند دقیقه رو فعلا این چند دقیقه رو نمیره از فضولی تابیدن خدا چی میخواد خلاصه همینطور حرف شد مامانم گفت پسرم ۵ دقیقه دیگه بیا پیشم بهت میگم ماجرا از چه قراره خلاصه من رفتم تو اتاق بغلی و منتظر بودم مامانم بهم اشاره بده که من بیام پیش مامانم گفت پسرم بیا بهت میگم چی شده گفت سرتو پایین کن گفتم مامان مگه چیکار کنم شرمنده باشم که سرمو پایین کنم بگو حالا تو سرت پایین کن �مو پایین کردم و بچه‌ها باورتون میشه خودم دیدم که چی صوتی خفنی دادم بله جوراب لنگه به لنگه بوده که هیچ سوراخهای جوراب رو کجای دلم بزارم اینقدر عجله بودم واسه رفتن به بیرون که این جوری تو را پوشیدم حالا شانس آوردم شانس آوردم کفش پام بودن صندل و گرنه آبروم داستان عزیز و دوستان مرسی دوست عزیز این که تا آخرین داستانمه همراهی کردید اگه دوست داشتی عزیزم دوست دارم برم بزارم براتون سیتا قاسمی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *