داستان خواهرم با پسر همسایه که دوستم هم بود

: من رضا هستم ۲۶ سالمه قدم ۱۸۰ سانتی متر و هفتاد کیلو گرم هستم

که میشه میرم باشگاه تناسب اندام نمیشه گفت خیلی خوب و خیلی خوبی دارم ماجرا از اینجا شروع شد یکی از بچه های باشگاه که اتفاقاً همسایمون بود با آشنا شدن پسر خیلی خوبی بود و البته خیلی خوب تا اونجایی که من می دونستم ولی بعد یه چیزای دیگه ای در موردش فهمیدم بزنیم بریم قبل تر یعنی زمانی که من از سر کار داشتم میومدم و تو پارکی که کنار محلمون بود نشسته بودم با خودم گفتم برم کافه محله برم ببینم از بچه کجاست تو نمیشه همون دوستم که گفته بودم با خواهرم دیدم دارن خوش و بش میگم به هم با هم میگفتن میخندیدن باورم نمیشد نمیدونم چیکار کنم البته اون تو نشسته بودند که منو نمی دیدند ولی از زاویه که من بودم قشنگ تونستم بفهمم که هستم به صورت شناخت مربوط ولی از استایل لباس هایی که تنشون بود می تونستم اون دختر خواهرم و اون پسره یکی از بهترین دوستانم گفتم خواهرم تناسب اندام اون خورده ولی من گفتم میدونم باهات چیکار کنم با جفت تو رفتم یه اکانت فیک درست کردم رفتم تی وی خواهرم گفتم سلام خوبی آبجی که گفت بله شما گفتم پروانه هستم خب بفرمایید خانم شما کی هست که بهش گفتم من دوست دختر قبلی آقارضا هستم همین که باهاش قرار میزاری و کلی تو استوریا بله آقا رضا پروفایل حداقل حداقل با هفت نفر دیگه هم هست اصلا اون خور حداقل پنج سیم کارت و چند تا گوشی داره فکر کردی وقتی که میری اونجا راحت میتونی چرا گوشیتو چک کنی و چرا اون بخواد کاری کنیم که تو مدام ۲۴ ساعت هر موقع کنیم چون خودش میخواد به هر کدوم از دوست دخترهایش با یک گوشی میچرخونه تو گوشی رو که چه میبینی هیچی نیست در صورتی که این گوشی های زیادی داره منم نمیدونستم تا اینکه یه روز شانسی فهمیدم می خوام تو این باتلاقی گیر نکنی وای عجب عاشقت بودم بچه براش فکرشو بکنید خواهرتون با دوستتون �شه باشه شما می‌خواهید رابطشو خراب کنه از هرکس دوست دارم میدونم اشتباه کردم یا کار خوبی کردم ولی بعد از چند روز کات کردم خواهرم رو دیدم خیلی ناراحت فهمیدم سر همه جا که تا آخر داستان منو خوندین با حوصله هم خوندیم به نظر شما کار خوبی کردم که رابطه خواهرم با دوستم خراب کردم مسی کامنت یادتون نره

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *