داستان ماه عسل من و زنم

میلاد هستم و 27 سالمه داستانی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط به همین یک ماه پیش من و همسرم هستش. که رفتیم شمال.

اول از خودم بگم 27 سالمه نجاز هستم و قدم هم 180 هستش حدودا و وزنم هم 70 کیلویی میشم.

همیشه تا حدی که بتونم ورزش میکنم تا تناسب اندامم حفظ بشه.

اسم همسرم فریبا هستش و اونم 22 سالشه و دانشجو هستش

ماجرا از اونجا شروع شد که بعد از ازدواجمون تصمیم گرفتیم بریم شمال یه مدت برای ماه عسلمون.

این ماه عسلمون بهترین خاطرات زندگیم رو باهاش رقم زندم لحظاتی خوبی که هیچ وقت از یادم نمیره.

مکان های زیادی برای انتخاب ماه عسل بود با مشورت با خانواده هامون و خصوصا ما دوتا که اصل ماجرا ما بودیم و تصمیم ما مهم بود که کجا بریم و با اتفاق ارا و نظرات تصمیم گرفتیم بریم شمال.

وسایل مورد نیاز سفرو اماده کردیم.

و با دعای خیر خانواده راهی سفر شدیم.

البته اینو هم بگم خونه ی ما تهرانه و از اونجا حرکت کردیم رفتیم شمال برای ماه عسل که خونه ی دایی همسرم میشد.

یه خونه ی ویلایی بسیار شیک و لاکچری.

البته کسی اونجا نبود چون خود دایی اینا رفته بودن مسافرت کیش.

هیچی ما دوتا بودیم با یه خونه ویلایی بالای هزار متر.

روز اول تصمیم گرفتیم قبل از هر جایی بریم دریا وای جاتون خالی خیلی خوش گذشت.

روز دوم تصمیم گرفتیم بریم یه جای سرسبز پیکنیک.

روز های سوم و تا آخر ماه عسل هر روز یه تفریح جالب رو انجام میدادیم.

الان که چند ماه از اون ماه عسل میگزره ولی هیچ وقت خاطراتش رو فراموش نمیکنم.

امید وارم از خاطره ماه عسلم خوشتون اومده باشه امید وارم شما عزیزان هم همجین ماه عسلی و حتی چه بهتری رو تجربه کنین.

 

داستان سکس تو ماه عسل با زنم گاییدن کون تنگ زنم داستان کردن کون تنگ همسرم داستان سکس زن و شوهر دوست پسر و دختر سکس بعد و قبل از ازدواج سکس تو ماه عسل کس دادن ساک زدن تو ماه عسل سکس ایرانی

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *