داستان زوری و خشن با همکلاسیم پیام به بهانه درس

سلام من مهرداد هستم 20 سالمه‌داستانی که میخوام براتون بگم در مورد دوستم پیام هستش.


ما از بچگی با ام بودیم و حتی الان که‌دانگشاه قبول شدیم جفتمون تو یک دانشگاه درس میخونیم.

ماجرا از ‌اونجا شروع شد که دوستم پیام بهم گفت واس‌امتحانای پایان ترم بیا خونمون با هم درس بخونیم.
من هم از خدا خواسته قبول کردم البته جلوش جوری وانمود کردم که زیاد میلی ندارم واس اومدن.
ولی خوب تو دلم عروسی بود.

و قرار شد سه روز دیگه برم خونش و با هم درس بخونیم.
از وقتی این حرفو شنیدم. و انتظار میکشم حتی ثانیه ها هم به کندی برام میگذرن.

بلاخره بعد از کلی انتظار روز موعود رسید و قرار شد منو پیام با هم درس بخونیم.
قرار شد من امروز ساعت سه عصر برم خونشون.ساعت دو بود و من زودتر از موعود حرکت کردم رفتم خونه ی دوستم.

بلاخره رسیدیم.پیام گفت‌داش مهرداد یه کاری میکنیم هر فصلی که از درسارو مرور کردیم و خوندیم هر کس درس بلد نبود اون دیگه رو تنبیه کنه.

وحق داره با‌اون با زور و خشن رفتار کنه.
گفتم باشه ولی منم یه شرط دارم.بعد درس بازی جرات و حقیقت رو انجام میدیم.

درسارو ‌که خوندیم آخر نوبت بازی جرات وحقیقت شد باید یکی مون جرات و اون دقگه حقیقت رو انتخاب میکرد ولق خوب انتخا و گزاشتم دست خود پیمان اون جرات رو انتخاب کرد و پس از من حقیقت شد.

یعنی اون هر سوالی از من بپرسه باید حقیقتش ر بگم و اون هم هر کاری که من میگم باید انجام بده.و همینطور هم شد ازم پرسید بهترین دوستت کیه بدون لحظه ای تعلل گفتم‌تو پیام جون.

بعدش هم نوبت من شد بهش گفتم همین حالا زنگ بزن به بهترین دوستت و بعد دیدم به گوشی من زنگ میزنه باورم نمیشد بله ما بهترین دوستای همدیگه بودیم.

این داستانو گفتم که قدر دوستای فابتون و بدونین.با هم تلاش کنین و به بهترین جاهای پیشرفت و ترقی برین دوشا دوش هم.مرسی که با ما همراه بودین نظریادتون نره.

 

داستان سکسی گی من و دوست همکلاسیم داستان کون دادن دوستم پیام داستان کون دادن من تو گی دو نفره گاییدن من و دوستم سکس دو مرد گی و پسر خوشگل ایرانی گی حشری باحال شهوانی با پسر خوشگل ساک زدن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *