داستان من و زن شوهردار

نیما هستم و 26 سالمه داستانی که براتون تعریف میکنم عین واقعیته.

اول از خودم بگم نیما هستم بیستو شش سالمه قدم هم 183 و وزنم هم 71 کیلو هستش.

رنگ پوستمم گندمی روشن هستش. رنگ چشمام هم قهوه ای کم رنگ هستش.

ماجرا از اونجا شروع شد یه روز که خسته از سرکار اومدم خونه.

مامانم گفت نیما جان درس که نمیخونی تو خونه هم که کار نمیکنی لاغل این آشغالارو بنداز تو سطل بزرگی تو سر کوچه هستش.

اول قبول نکردم گفتم بابا میاد انجام میده که دیدم مامانم عصبانی شد با جارو افتاد به جونم گفتم مامی جون غلط کردم خودمو خوردم باشه الان میبرم.

هیچی دیه خندیدو گفت نه تورو خدا نبر اگه تو خونه رات دادم بعد بگو/

هیچی من تسلیم امر مادر جان شدم اشغالارو برداشتم و بردم سمت سطل بزرگ شهرداری که گزاشته بودن که شهروندان عزیز کوچه اشغالاشونو بندازن اونجا هیچی دیه وقتی رفتم تو کوچه تعجب کردم.

یا خانومیو دیدم .ه داره سطل اشغالارو میخواد خالی کنه ولی نمیتونه چون سطل یکو نیم متر ارفاعش بود سریع رفتم اشغالارو بردم و گفتم ببخشید خانوم خودم براتون انجام میدم که دیدم زد زیر گریه گفتم چرا گریه میکنین من کار بدی کردم؟گفت نه عزیزم شوهرم منو به این وضع دراورده معتاده کار هم که نمیکنه بزنه به سرش کارای مردونه ی خونه رو هم من انجام میدم.

منم گفتم ببخشید متاسفم خیلی ناراحت کنندست که مرد زندگیتون اینطوری از آب در اومد.

گفتم خلاصه آبجی اگه کمکی از من بر میاد براتون انجام میدم هر وقت اشغال چیزی یا خریدی از بیرون داشتیم بهم بگین براتون انجام بدم.

ممنون دوستان از اینکه با ما همراه بودین این داستانو براتون گفتم.همیشه سعی کنیم به افراد نیازمند کمک کنیم

نیازمندی فقط این نیست که پول باید حتما باشه کمک های دیگه هم هست هر کس یه طور کمک میکنه منتها روشش فرق میکنه.ممنون از اینکه با ما همراه بودین لطفا نظر یادتون نره.مرسی

داستان سکس من با زن جنده ی همسایه سکس حشری با زن جنده سوهر دار سن بالا و چاق کوس و کون دادن زن جنده همسایه به من که متاهل بود داستان سکسی حشری شهوانی شهوتی از کس دادن و ساک زدن زن شوهر دار ایرانی


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *