داستان من و مادر زنم


فرید هستم و 37 سالمه قدم هم 180 هستش و وزنم هم 78 کیلو.

رنگ پوستمم سبزه متمایل به گندمی هستش و رنگ چشمام هم مشکی.

و توی سرکت نفت کار میکنم.

همسرم بیتا هم 31 سالشه و ماما هستش.

ماجرا از اونجا شروع شد که من و زنم قرار بود برای پس فردا یعنی جمعه اولین روزتابستان بریم اصفهان خونه ی مادر زنم.

قرار شد هر چه زودتر آماده بشیم و زودتر حرکت کنیم که به شب نخوریم.

تصمیم گرفتیم فردا ساعت 9 بریم.

شبش رفتم پمپ بزنین ماشینو پر بنزین کردم وسایل خوردنی تو راهم خریدم.

و یه سری شوغاتی هم خریدم که بدیم بهشون.

وسط خرید مواد خوراکی بودم که یه اقایی اومد جلو گفت به به آقای قاضی زاده شما کجا اینجا کجا گفتم ببخشید شما گفت منو نمیشناسین ولی من شمارو خوب میشناسم.

گفت سفرتون بخیر باشه تو این ایام کرونا واقعا میخواین برین سفر.

خیلی ترسیده هر چی گفتم خودشون معرفی نکرد وقتی که رفتم خونه از همسرم پرسیدم گفتم ممکنه کی باشه اونم نمیدونستم بهش گفتم هر کی هست امارمونو خوب داشت البته خون ی ما ویلایی بود یعنی اگه کسی بخواد بیاد برا دزدی راحت میتونست بیاد.

پبعد از کلی صحبت اخر تصمیم گرفتیم خانومم بمونه و دو روز بعد بیاد و من فردا صبح زودتر حرکت کنم.

حرکت کردم رفتم ست اصفهون معروف به نصف جهون.

تقریبا ساعتی 5 عسر رسیدم.

زنگ زدم به مادر زنم گفتم کجایین اومدیم ما.

درو که باز کرد گفت پسر دخترم کو گفتم جریانو براش اخر ناراحت شد گفت بهش بگو زودتر بیاد پس چرا تنهای اومدین اخه.

هیچی منم تصمیم گرفتم برگردم و با خانومم بیاد که مادر شوهرم نزشات گفت کجا میری فردا که زنت میاد ای بابا.

هیچی این روزو هر طور که شد سر کردم فردای اون روز رسید خانومم حرکت کرد و رسید به خونه.وقتی رسید گفت فهمیدم اون کی بود که دیدیش عکسشو نشونم داد که گفتم اره همینه گفت اینن پسر خالم هستش تازه اومده تو این محله برا همین همدیه رو دیدین. دو سه روزه اومدن ولی به زودی میان خونمون.

مرسی که با ما همراه بودین نظر یادتون نره.

 

داستان سکس من با مادر زنم کوس و کون دادن مادر زنم سکس داماد و مادر زنم.ساک زدن و کس دادن مادر زنم تو حمام داستان سکسی حرش باحال ایرانی شهوانی شهوتی با مادر زن سکس با محارم مادر زن


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *