سلام دوستان ایمان هستم و 21 سالمه داستانی که میخوام براتون بگم واس همین هفته قبله که عمه و دختر عمه و شوهر عمه اومدن خونمون چون تعطیلات نوروزی بود و میخواستن بیان شمال پیش ما یه هواییم عوض کرده باشن.
اول از خودم بگم کامل ایمان هستم بیستو یک سالمه قدم 181 هستش و دانشجوی پرستاری هستم.
دختر عمه نازنین هم 18 سالشه و پشت کنکوری هستش وزنشم حدودا 55 کیلو میشه و اندام نحیف و لاغری داره.
ماجرا از اونجا شروع شد که دختر عمه نازنین گفت داداش ایمان اینجا نزدیکا پارکی چیزی کافه ای ندارین گفتم چرا که نه اتفاقا یه پارک تازه تاسیس داریه و همین چند روز قبل کامل آمادش کردن برای مسافران نوروزی.
تصمیم گرفتیم بریم یه هوایی عوض کنیم.
وسایل مورد نیاز برداشتیم کفشو لباسارو پوشیدین و حرکت کردیم به سمت پارک.
تو راه که داشتیم میرفتیم نازنین گفت ایمان چخبرا چیکار میکنیم یک سالی میشه ندیدمت ماشالله چقدر بزرگ شدی.
گفتم چی بزرگ شده.
گفت خیلی چیزات بزرگ شده حتی اون. پشمام ریخت
گفتم حتی چیم گفت معلومه ریش و سبیل در آوردی داری برا خودت مردی میشی
گفتم دیگه چیم بزرگ شده گفت معلومه قدت. تازه باشگاه هم میری آمارتو دارم سیسک پکت تو حلقم خندیدم گفت بازم به پاش شما نمیرسیم منم آمارتو دارم تو باشگاهتون رغیب نداری.
هییچی داشتیم میگفتیمو میخندیدیم.تا اینکه دیدم یکی از بچه محلامونو دیدم که اومد نزدیک گفتم چخبر علی گفت خبرا دست توعه این جیگر چیه که باهاته نازنین چیزی نمودنه بود بزنتش که خودم پیش قدم شدم گفتم جیگر بگم کیه.یه سیلی زدم تو صورتت گفتم تو خونه به مامان خواهرت همینارو میگی گفت نه
گفتم پس چطور راضی هستی خواهر یکی دیگه رو میگی ناراحت شد ائول بعد که فکر کرد کلی معذرت خواهی کرد نازنین هم بخشیدش و سه نفری رفتیم پارک.
پایان قسمت اول
داستان سکس من با دختر عمه نازنین داستان سکسی دختر عمه و پسر عمه کوس و کون دادن دختر هم به من کس دادن و ساک زدن دختر عمه نازنین با کیر کلفتم تو پارک داستان سکسی حشری شهوانی با دختر عمه واقعی شهوتی باحال سکس ایرانی
