داستان ارباب و برده با شکنجه واقعی


سلام به شما دوستان عزیز میترا هستم و 35 سالمه و سه ساله با شوهرم پیمان ازدواج کردم.

خودم قدم 173 هستش و وزنم 61 کیلو و همیشه ورزش میک نم و تناسب اندام خوبی دارم.تو یکی از شرکت های تجاری منشی هستم شوهرم هم راننده کامیونه و اکثر اوقات خونه نیستن.

ماجرا از اونجا قوت گرفت که من همیشه تنها بودم تو خونه و می خواستم.

هر طوری شده سرگرمی داشته باشم و از این تنهایی بیام بیرون.

تو شبکه های اجتماعی می گشم هر نوع سرگرمی رو بگین تست کردم

از بازی های اندرویدی تا جدیدترین بازی های انلاین هیچ کدوم فقط در حد چند روزی شاید منو سرگرم کردن.

تا اینکه تصمیم گرفتم از دوستای مجازی بپرسم.

ببینم نظرات اونا چیه اونا هم خوشحال شدن از اینکه اومده بودم باهاشون مشورت کنم دوستم میترا گفت.

عزیزم من یه سرگرمی بهت میگم ولی خرج داره.

البته روم نمیشه بگم شاید خوشت نیاد چون هر کس فانتزیای خاص خودشو داره بهش گفتم بگو آبجی قبول نمیگر میگفت ناراحت میشی بازم تو هم متاهلی باز بدتر.

بلاخره گفت بهم باورتون نمیشد نفسم بند اومد وقتی که گفت.

بله اون گفت بازی کلش اف کلن بازی کن تا اینکه نصبش کردم معتادش شدم شبو روز بازی میکردم.

الان طوریه که هشت ساعت خوابم دوازده ساعت بازی یعنی 4 ساعت فقط خوردنو خوابیدنو کارای خونه.

این داستانو براتون گفتم دوستان اصلا نرسین سمت این بازی های اعتیاد اورد مثه من بشین اول اعتیاد نداره هر چچی میره جلوتر وایستگی بیشتر میشه تا اینکه میبینین تو این بازی غرق شدین و ترکش خیلی خیلی سخته شدنیه ولی واقعا سخته.مثه یه دنیاییه که نمیشه ازش دل کند.ممنون ازتون نظر یادتون نره.

داستان سکس ارباب و برده ایرانی دختر و پسر ازباب و برده ضربدری گروهی سه نفر. ار باب و برده زن شوهر ایرانی با مرد غریبه تری سام ارباب و بردهارباب و برده خشن واقعی با شکنجه واقعی

 

, , , , , , , , , , , , ,

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *