سلام به شما دوستان عزیز به داستان دیگه خدمتتون رسیدم
اول از خودم میگم متین هستم 23 سالمه تک پسر خونوادمون هستم 175 قدمه و 70 کیلو وزنم و بدن تقریبا ورزشکاری دارم
رنگ چشمام هم قهوه ای کم رنگه و پوستم تقریبا گندمی متتمایل به سفید هستش.
ماجرا از اونجا شروع شد که برای تعظیلات و اینکه آبو هوایی عوض کنم تصمیم گرفتم برم شمال خونه ی خواهر بزرگم پریسا.
خواهرم پریسا 27 سالشه دو سالی میشه با سعید ازدواج کرده زندگیه خوبی دارند سعید هم معلمه و خواهرم هم پرستاره و فعلا بچه ندارند.
زنگ زدم به سعید گفتم چخبرا خوبین خوشین میخوام بیام دیدنتون ولی البته آبجی پریسا رو نگو چون میخوام سوپرایزش کنم.
وسایلامو برداشتم حرکت کردم رفتم به سمت ترمینال بعد از چند سعت از تهران رسیدیم به شما خلاصه ماشین دربست گردم تا خونه خواهرم البته با سعید هماهنگ بود که گفت زنگ در خونه رو نزنه من میام پایین یه کار مهم باهات دارم.
اومد پایین سلامو احوال پرسی گرمی کردیم بهش گفتم چی شده خدای نکرده اتفاق بدی که نیوفتاده گفت چیزی نشده تو که اومدی یه ایده زد به سرم گفتم چه ایده ای هیچی گفت امشب تولد خواهرته و میخوایم دو سوپرایز با هم انجام بدیم هم تولدتشو جشن میگیریم هم اینکه توام هستی و خشوحال میشه.
هیچی رفتیم کیک تولد خریدیم با کلی شمعو هر چی برا یک جشن تولد لازمه منو یواشکی برد خونه تو اتاق خواب درو بست و من تضعین میکردم اتاق رو که تا دو ساعت دیه جشن تولد خواهرمو بگیریم خواهرم میگفت چی شده چرا در اتاقو قفل کردی بهش گفت هیچی در مشکل داره باز نمیشه زنگ زدم تعمیرش کنند.
هیچی دو ساعت گزشت و قشنگ تزیین کردم اتاقو بعد لامپارو خاموش کردیم شوهر خواهرم هم اومد پشماش ریخته بود چه تزیین قشنگی کرده بودم هیچی دیه خواهرمو گفت بیا ببین در چطوره الان خوبه یا نه که یهو لامپو روشن کردیم دست جیغ و هورا کردیمو گفتیم تولدت مبارککککک.
پریسا چند دقیقه خشکلش زده بود و با لبخند و تعجب نگاه میکرد دورو برو.
خیلی خوشحال شده بود گفت بیشتر از جشن تولد از اومدن داداشم خوششحالم هیچی این بود از داستان من امیدوارم خوشتون اومده باشه.هر جا هستین قدر خاناوده خصوصا خواهراتونو داشته باشین.
نظر یادتون نره
داستان سکس من با خواهر خوشگل پریسا داستان گاییدن حشری خواهرم کوس و کون دادن خواهرم ساک زدن باحال خواهرم سکس حشری خواهرم عکس سکسی خواهرم پریسا سکس شهوانی با خواهرم واقعی ایرانی من و خواهرم