داستان من و دختر عمه نازنین

علی هستم 28 سالمه قدم 186 و 89 کیلو هستم داستانی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط به یک سال قبل هستش اون موقع برای مسافرت و عوض کردن آب و هوایی تصمیم گرفتم از نیشابور که خونه ی خودمونه برم تبریز خونه ی عمه ام

البته از خانواده عمه هم بگم شوهر عمم 60 سالشه و معلم هستش عمه هم 55 سالشه و پرستانه دو دختر عمه دارم البته اینم بگم یه پسر عمه دارم که 10 سالشه دختر عمه هام یکی 21 سالشه اسمش زیبا هستش یکی هم 23 سالشه و اسمش سارا هستش.

من و سارا یکم اختلاف سنی داریم ولی بچگی هامون تا حدی هم بازی بودیم.

و رابطه گرمی با هم داریم مثه اون مثه خواهر نداشتمه منم مثه برادر بزرگ نداشته ی اون.

زنگ زدم به سارا گفتم سلام آبجی اگه خدا بخواد میخوام یه هفته بیام خونتون خیلی خوشحال شدم گفت هر چه زودتر بیا داداشی چشم انتظارتم.

البته اینم بگم من و سارا تقریبا از همه چیزمون با خبریم و همیشه در ارتباطیم تا به مشکلی بر بخوریم خصوصا با دوست پسر یا دوست دخترهامون به هم میگیم مثلا برا این مشکل چیکار کنیم البته چند ماهی میشه هم من و هم اون با دوست دختر و پسرامون کات کردیم.

البته به این هم فکر نمیکردیم که ما با هم همین نقشو داشته باشیم تا اینکه تصمیم گرفتم برم خونه عمه.

البته من قبل رفتن بهش فکر کردم و تصمیم گرفتم به بهونه رفتن پیششون مخشو بزنم و نامردم بشه و تصمیم گرفتم در آینده با هم ازدواج کنیم.

هیی وسایلمو آماده کردم رفتیم به سمت خونشون بعد چند ساعت رسیدم تبریز تاکسی گرفتم رفتم خونشون البته به سارا گفتم بقیه رو در جریان نزاره تا سوپریز بشن.

وقتی رسیدم دم در خونشون به ساار گفتم درو باز کنه رفت درو باز کرد هم در ورودی هم در خونشون یکسره اومدم تو خونشون همه مشغول دیدن فیلم بودن که با دیدنم همه خوشکشون زد و عمه و دختر عمه خصوصا پسر عمه خیلی خوشحال شدند.

ظهر بود و موقع نهار عمه گفت سلام عمه حالت خوبه کی اومدی چرا نگفتی گسفندی چیزی قربونی کنیم گفتم به سارا که به کسی نگه سوپرایز بشین.

نهار اوردن خوردیم بعد سارا بهم اشار کرد گفت بیا بعد که اومدم یواشکی در گوشم گفت داداشی فردا تولد مامانم هستش و میخوام حسابی سوپرایزش کنم.گفتم باشه من خوراکم سوپرایز کردنه.

پایان قسمت اول

داستان اولین سکس من با دختر عمه گاییدن دختر عمه تو انباری کوس و کون دادن دختر عمه سکس باحال حشری کننده با دختر عمه ساک زدن دختر عمه ماساژ سینه ها پستان و ممه های دختر عمه و ریختن آب کیرم رو سینه ها و خوردنشون

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *