داستانی که میخوام براتون تعریف کنم مال دو ماه قبله.
کامران هستم 28 سالمه 182 قدمه و 74 کیلو هستم و همیشه میرم باشگاه وبه تناسب اندامم اهمیت می دم.
جریان از اونجا شروع شد که دو ماه قبل همسایه جدید تو آپارتمانی که زندگی میکردیم اومد.
اونا هم زوج نو عروس و دامادی بودن که تازه ازدواج کرده بودند و تازه از ماه عسلشون اومده بودن
وقتی داشتن اسباب کشی میکردن گفتم به یه بهونه ای باهاشون آشنا شدم شوهر زن همسایمون اسمش حسین هستش و به بهونه کمک تو اسبب کشی باهاشون آشنا شدم تا حدی شوهر نز همسایمون که معلمه 30 سالشه زنش هم مریم 25 سالشه اون هم پرستاره و تو بیمارستان کار میکنه.
اسباب کشی که تموم شد تعارف کردن بیام خونه شب بود گفتن بیا برا شام مهمون ما باش.
منم ک از خدا خواسته فورا گفتم چشم حالا که زیاد اسرار می کنین.
البته منم طوری نشون دادم که زیاد تابلو نشه از خدامه که بیام خونشون.
هیچی اومدیم خونشون شام رو آوردن و موقع خوردن شام بود که دیدم یکی در میزنه رفتم درو باز کردن باورم نمیشد…
پایان قسمت اول
سکس با زن همسایه داستان سکسی دختر همسایه سکس حشری باحال و شهوانی و شهوتناک کوس و کون دادن زن همسایه سکس با زن چاق ایرانی زن شوهر دار سکس با زن دوستم